هفته رویدادی اسفندماه
از سری برنامه های ویژه بازیابی فرهنگ زیبای ایرانی با استاد جواد پارسای
چهارشنبه سوری امسال روز ۱۸ مارس ۲۰۲۵
تحویل سال ۱۴۰۴ در ایران
ساعت ۱۲ و ۳۱ دقیقه ظهر پنجشنبه ۳۰ اسفند ۱۴۰۳ هجری شمسی, برابر با ۲۰ مارس ۲۰۲۵
تحویل سال ۲۰۲۵ در اتریش
ساعت ۱۰ و یک دقیقه ۲۰ مارس ۲۰۲۵
ساعت ۱۰:۰۱:۰۰
نم نم باران بگوش سنبل ترانه میخواند
و شاخه ها به زمزمۀ باد می رقصند
جوانه زبان میگشاید
پرستوها به آشیانه برمیگردند
شهر، پر غوغاست
آوای شادی کودکان
ولولۀ بازار طوافان
در گوشۀباغ، اینک،
شاخه های کوچک با سوسوی سبز جوانه
میزبان پرندگان هستند
کودکان آرزو به دل،
هیمه های کوچک خشک را
برای آتش سوری
در کوچه های شهر
تلنبار میکنند.
شادمان پرمیگشایند.
از پسِ هفته های رویداد:
باد و آب و خاک و آتش
نوروز فرامیرسد
بهار شکوفان در راه است
روی سفرۀ هفت سین،
رویش سبزه، فروزش شمع
رکس ماهی، چرخش تخم مرغ روی آیینه
رویه های جشن نوروز دلارام است.
چهار هفته رویدادی اسفندماه
پس از برگزاری جشن سده، مردم چشم به هفته های رویدادی اسفندماه میدوزند و با احساسی سرشار از شادمانی، بویژه در استانها و بخشی از سرزمینمان، که آب و هوای «چهارفصلی» دارند، این چهار رویداد طبیعت در چهار هفته پیش از نوروز را تجربه میکنند:
نخستین هفته اسفندماه
نخستین هفته اسفندماه، «هفته باد» است. در این هفته، که هوا کم کم اندکی گرم میشود، در برخورد هوای گرم با هوای سرد، بادهای ملایمی میوزد. از هفته آخر ماه فوریه، وجود اینگونه بادها را در اتریش نیز درک میکنیم. باد، برف و یخی را که هنوز از زمستان روی زمین مانده، نرم میکند.
هفته دوم اسفندماه
هفته دوم اسفتدماه را «هفته آب» نامیده اند. در این هفته، در کوچه ها و دشتها، از زیر برف و یخهای سظحی روی زمین، جویبارهای باریکی جاری میشوند. این جویبارها بر اثر گرم شدن زیر زمین بوجود میآیند.
هفته سوم اسفندماه
هفته سوم اسفندماه، را «هفته خاک» مینامند. در هفته خاک، زمین باغچه ها و دشت و گلزارها، نرم میشود. مردم میگویند، زمین نفس میکشد. دیکر از یخبندان خاک خبری نیست. مردم، باغچه ها را بیل میزنند و خاک را برمیگردانند، تا برای کاشتن پیازچۀ گلها، آماده شود. بسیاری از گلهای پیازچهای، در این هفته در آغوش خاک نرم نشانده میشوند. این پیازچهها، با آغاز نوروز به گل می نشینند. در اتریش، که آب و هوای چهارفصلی دارد، در این هفته ها، رویش و شکوفایی گلهای زردرنگ را در چمنزارها میبینیم که سرازخاک برمیآورند و آمدن بهار را مژده میدهند. در لابلای چمنها، در اینجا و آنجا، میتوان گلهای کوچک زنگولهای را نیز دید. درختکاری در ایران، رهردستاویزی از زیباترین و مهمترین کارهای ایرانیان است. در ایران کهن، آیین درختکاری بسیار گسترده بود. برای یادمان یکی از اعضای خانواده که میمُرد، درختی بیادگار میکاشتند. سرو . کاج، پسندیده ترین درختها هستند. نام دختران، را با نام سرو، همراه میکنند: «سروناز». بلندبالایی زن و مرد را با بلندبالایی سرو، میستایند. درخت سرو، در نقشهای پلکانهای کاخ آپادانا در تخت جمشید، نشانۀ اهمیت این درخت است که همپای دلاوران پارسی و مادی بر روی سنگها، نقرشده اند. گان میکنم که ایرانگردانی که در دوران قاجار، از تخت جمشید دیدن کرده اند، با دیدن این سروها، بفکر تقلید از سفرۀ نوروزی افتاده و در جشن قراردادی ماه دسامبر (زادروز میترا) شاخه ای از درخت سرو را بریده و برسر میز جشن گذاشته اند. این آیین را بعدها، با ارمغاندهی و آرایش و شمع روشن کردن، تثبیت کرده اند. درحالیکه، خود نیز اینک پی برده اند که بریدن اینهمه درخت برای جشنی چند روزه، کار پسندیده ای نیست.
هفته چهارم اسفندماه، هفته آتش نام دارد.
آیینهای فرهنگ ایرانی، با پرهام (طبیعت) هماهنگ هستند.
آتش، زیباترین و باشکوه ترین پدیدۀ پرهام است. از آغاز هفته آتش، مردم خود را برای برگزاری باشکوه جشن چهارشنبه سوری آماده میکنند. روستاییان، در کوه و دشت و جنگل راه میافتند و شاخه های شکستۀ درختان را گردآوری و دسته بندی میکنند. کم کم، در میدان مرکزی روستاها و یا در مکانهایی در محلات شهرها، کومههای شاخه های کوچک و بزرگ را میبینیم که برای آتش چهارشنبه سوری انباشته شده اند. مغازههای شهر و روستاها، سکوهای پلکانی درست میکنند، روی آن را با پارچه های نقشدار قلمکار اسپهان میپوشانند تا رویشان، آجیل چهارشنبه سوری بچینند. از آغاز هفته آتش، شور و فروزش مردم، خود را برای برگزاری برگزاری جشن همگانی باشکوه آماده میکنند. در روز چهارشنبۀ این هفته، کودکان باپوشاک نو، برای خرید اسباببازی و خوردنی و آجیل به کوچه ها میریزند. شادی و سرور کودکان و جوانان، در شهر و روستا، غلغله براه میاندازد. آغاز شب، در میدانگاههای کوی و برزن، کومه ها را آتش میزنند. مردم از روی آتش میپرند و باهم سرود چهارشنه سوری میخوانند»
سرخی تو از من، زردی من از تو
گرمی تو از من، سردی من از تو
تلاش اهریمنی همیشه براین بود که این آیینها را برهم زند. امروزه در ایران آیین آتشافروزی چهارشنبه سوری، در شهرهای بزرگ به حاشیه رانده شده است. ولی، مردم هنوز هم، در شهرها و روستاها، میکوشند این آیین را باشکوه بیشتری بجای آورند. مردم، برای این جشن فرهنگی نیز آیینهایی دارند، که در گفتار ویژۀ چهارشنبه سوری بدان خواهم پرداخت.
از فردای جشن چهارشنبه سوری، آمادهسازی برای برگزاری هرچه باشکوهتر نوروز، آغاز میشود. این بار، بجای مغازههای آجیل چهارشنبه سوری، نوبت به شیرینی فروشان میرسد که بساط خود را بیارایند و شیرینی نوروز را به خانوادهها، عرضه کنند. هرخانوادهای، باندازۀ توانایی خود، میکوشد، با شادمانی وارد نوروز شود و سال نو را با شادمانی آغاز کند.
سهراب سپهری میسراید»
دو قدم مانده به خندیدن برگ
یک نفس مانده به ذوق گل سرخ
چشم در چشمِ بهاری دیگر
تحفهای یافت نکردم که کنم هدیه تان
یک سبد عاطفه دارم، همه ارزانی تان!
نوروز را حکایتی دیگر است و شکوهی دیگر.
چهار هفته رویدادی اسفندماه