چهارشنبه سوری

يکی از آئينهای سالانه ايرانيان چهارشنبه سوری يا به عبارتی ديگر چارشنبه سوری است. ايرانيان آخرين سه شنبه سال خورشيدی را با بر افروختن آتش و پريدن از روی آن به استقبال نوروز می روند.

مردم در اين روز برای دفع شر و بلا و برآورده شدن آرزوهايشان مراسمی را برگزار می کنند که ريشه اش به قرن ها پيش باز می گردد.

قاشق زنی، آجيل مشکل گشا، پريدن از روی آتش، فالگوش ايستادن و… از مراسم اصلی شب چهارشنبه سوری است.

ظاهرا مراسم چهارشنبه سوری برگرفته از آئينهای کهن ايرانيان است که همچنان در ميان آنها و با اشکال ديگر در ميان باقی بازماندگان اقوام آريائی رواج دارد.

آجیل چهارشنبه سوری

آجیل چهارشنبه سوری

آجیل چهارشنبه سوری

“در گاه شماری ايران باستان و زرتشتيان اصلأ هفته وجود ندارد. ما در ايران باستان هفت روز هفته نداشتيم. شنبه و يکشنبه و… بعد از تسلط اعراب به فرهنگ ايران وارد شد. بنابراين اينکه ما شب چهارشنبه ای را جشن بگيريم( چون چهارشنبه در فرهنگ عرب روز نحس هفته بوده ) خودش گويای اين هست که چهارشنبه سوری بعد از اسلام در ايران مرسوم شد.”

“ما پيش از تسلط اعراب بر ايران هر ماه را به سی روز تقسيم می کرديم. و برای هر روز هم اسمی داشتيم . هرمز روز، بهمن روز،…”

“برای ما سال ۳۶۰ روز بوده با ۵ روز اضافه ( يا هر چهار سال ۶ روز اضافه ). ما در اين پنج روز آتش روشن می کرديم تا روح نياکانمان را به خانه هايمان دعوت کنيم.”

“بنابراين، اين آتش چهارشنبه سوری بازمانده آن آتش افروزی ۵ روز آخر سال در ايران باستان است و زرتشتيان به احتمال زياد برای اينکه اين سنت از بين نرود، نحسی چهارشنبه را بهانه کردند و اين جشن را با اعتقاد اعراب منطبق کردند و شد چهارشنبه سوری.”

گرد آوردن بوته، گيراندن و پريدن از روی آن و گفتن عبارت “زردی من از تو، سرخی تو از من” شايد مهمترين اصل شب چهارشنبه سوری است. هر چند که در سالهای اخير متاسفانه اين رسم شيرين جايش را به ترقه بازی و استفاده از مواد محترقه و منفجره خطرناک داده است.

 ویدیوی زیر ساخته کمپانی والت دیسنی با میکی ماوس، شخصیت کارتونیِ ساخته و پرداخته ذهن بنیانگذار کمپانی دیزنی، عید نوروز را به عنوان جشن سال نوی ایرانیان به کودکان تبریک گفت.

 

YouTube

Mit dem Laden des Videos akzeptieren Sie die Datenschutzerklärung von YouTube.
Mehr erfahren

Video laden

زردی من از تو؛ سرخی تو از منانداختن چادر بر سر و زدن قاشق برهم از ديگر رسوم اين شب است. معمولا جوانترها با انداختن چادری بر سر به در خانه همسايه ها رفته و با قاشق زدن، از آنها شيرينی يا مشتی آجيل می گيرند.

خوردن آجيل مشکل گشا که بی شباهت به آجيل شب يلدا نيست، از اصول چهارشنبه سوری است. که مردم با نيت دست يافتن به حاجتشان و يا رفع مشکلشان اين آجيل را می خورند.

در اواخر سلطنت سلسله قاجار در تهران در ميدان ارک توپی به نام ” توپ مروارید” وجود داشت که در شبهای چهارشنبه سوری اطرافش مملو از دخترانی بود که در آرزوی پيدا کردن شوهر بودند.

زردی من از تو؛ سرخی تو از منآنها در اين شب به بالا اين توپ قديمی می رفتند و برای بر آورده شده حاجتشان بر روی اين توپ آرزو می کردند.

سعيد نفيسی در مقاله ای به نام “چهارشنبه سوری” بخشی از مراسم چهارشنبه سوری را که سالها پيش در چند شهر مختلف ايران رواج داشت، اينگونه توضيح می دهد:

شيراز: آتش افروختن در معابر و خانه ها، فالگوش، اسپند سوزاندن، نمک گرد سر گرداندن( در موقع اسفند دود کردن و نمک گردانيدن زنان اوراد مخصوصی می خوانند)؛ قلمرو چهارشنبه سوری در شيراز صحن بقعه شاه چراغ است و در آنجا نيز توپ کهنه ای است که مانند توپ مرواريد تهران زنان از آن حاجت می خواهند.

اصفهان: آتش افروختن در معابر، کوزه شکستن، فالگوش؛ گره گشائی و غيره کاملا متداول است.

مشهد: گره گشائی؛ آتش افروختن؛ کوزه شکستن و آتش بازی متداول است و علاوه بر آن در هر خانه يکی دو تير تفنگ می اندازند.

زنجان: آتش افروختن؛ فالگوش و کوزه شکستن متداول است. در مراسم کوزه شکستن در زنجان، پولی با آب در کوزه می اندازند و از بام به زير می افکنند.

ديگر از رسوم مردم اين شهر در چهارشنبه سوری اين که دخترانی را که می خواهند زودتر شوهر بدهند به آب انبار می برند و هفت گره بر جامه ايشان می زنند و پسران نابالغ بايد اين گره ها را بگشايند.

تبريز: آجيل و ميوه خشک از ضروريات است و ديگر اينکه در اين شب مردم از بام خانه ها بر سر عابرين آب می ريزند.

اروميه: شب جهارشنبه سوری بر بام خانه ها می روند و کجاوه ای را که زينت کرده و آرايش داده با طناب از بام به سطح خانه فرود می آورند و می گويند:” بکش که حق مرادت را بدهد.” کسی که در خانه است مکلف است که در آن کجاوه شيرنی و آجيل بريزد وپس از آنکه در آن چيزی ريختند آن را بالا کشيده و به بام خانه ديگری می برند.

چهارشنبه سوری

تنها جشن زنده از جشن های آتش

چهارشنبه سوری شادترين جشن سال در طليعه نوروز است، همچنانکه سيزده به در شادترين جشن سال در بدرقه نوروز. در واقع چهارشنبه سوری آغاز جشن های نوروزی و سيزده به در پايان آن شمرده می شود.
چهارشنبه سوری از جشن های آتش و به يادگار مانده از دوران باستان است، و تنها جشنی است از جشن های آتش که باقی مانده است. ديگر جشن های آتش مانند جشن سده ديگر در روزگار ما زنده نيستند و جز در بين عده کمی از زردشتيان به اجرا در نمی آيند.

اگرچه چهارشنبه سوری يادگار دوران باستان است اما افتادن اين جشن به شب چهارشنبه آخر سال کهن نيست و در دوره اسلامی باب شده است.

زيرا همانگونه که ابراهيم پورداوود در آناهيتا و مهرداد بهار در « جستاری چند در فرهنگ ايران » و ديگران در جاهای ديگر اشاره کرده اند، ايرانيان تا پيش از اسلام شنبه و يکشنبه و چهارشنبه نداشته اند و روزشمار کنونی پس از اسلام باب شده است.

پيش از آن هر روز ماه به نامی نامزد بوده است. با وجود اين شک نيست که اين جشن از زمان های کهن به يادگار مانده است.
هاشم رضی در « جشن های آتش – سده، چهار شنبه سوری » گفتاوردی از تاريخ بخارا می آورد: « … و چون امير سديد منصوربن نوح به ملک بنشست اندر ماه شوال سال سيصد و پنجاه به جوی موليان، فرمود تا آن سرای ها را ديگر بار عمارت کردند و هرچه هلاک و ضايع شده بود بهتر از آن به حاصل کردند. آن گاه امير سديد به سرای بنشست و هنوز سال تمام نشده بود که چون شب سوری چنانکه عادت قديم است، آتشی عظيم افروختند، پاره ای آتش بجست و سقف سرای درگرفت و ديگر باره جمله سرای بسوخت و امير سديد هم در شب به جوی موليان رفت … »

در همين متن کوتاه نويسنده تاريخ بخارا تأکيد می کند که جشن در زمانی برگزار می شده که هنوز سال تمام نشده بود، يعنی در پايان سال برگزار می شده است. ديگر آنکه می گويد « چنانکه عادت قديم است » که نشان می دهد در دوره امير نوح سامانی هم برگزاری اين جشن از عادات و آداب قديم بوده است.

درباره اينکه چرا چهارشنبه آخر سال را برای اين جشن برگزيده اند و نه روز ديگری را، مهرداد بهار می گويد « هيچ دليل قطعی وجود ندارد، فقط حدس می زنم که چهار بودنش، معرف چهار فصل است.»
اما هاشم رضی در منبع سابق الذکر و محمود روح الامينی در « آيين ها و جشن های کهن در ايران امروز » به نحوست چهارشنبه نزد اعراب اشاره می کنند و اين بيت منوچهری دامغانی را شاهد می آورند که:

چهارشنبه که روز بلاست باده بخور
به ساتکين می خور تا به عافيت گذرد

پورداوود نيز نقل قولی از جاحظ را نشانه نحوست چهارشنبه نزد اعراب بر می شمارد و بدين ترتيب استدلال اين است که برای رفع نحوست چهارشنبه، شب چهارشنبه آخر سال را برگزيده اند.

به هر حال از آنجا که پس از اسلام بسياری از آيين های ايرانی رنگ اسلامی به خود گرفته يا شواهد و دلايل اسلامی نيز بدان افزوده شده، آتش افروختن شب چهارشنبه آخر سال يا شب چهارشنبه آخر صفر را، برخی به قيام مختار نسبت داده اند.

چنانکه صادق هدايت در نيرنگستان اشاره می کند و روح الامينی در کتاب ياد شده، از قول ابراهيم شکور زاده در « عقايد و رسوم عامه مردم خراسان » می نويسد: « مختار سردار معروف عرب وقتی از زندان خلاصی يافت و به خونخواهی شهيدان کربلا قيام کرد، برای اينکه موافق و مخالف را از هم تميز دهد و بر کفار بتازد، دستور داد شيعيان بر بام خانه خود آتش روشن کنند و اين شب مصادف با شب چهارشنبه آخر سال بود و از آن به بعد مرسوم شد ».

به هر صورت پريدن از روی بوته های آتش ظاهرا رسم قديم نبوده است. آتش در نزد ايرانيان مقدس بود و باور داشتند که آتش افروختن يعنی غلبه روشنی بر سياهی و تباهی و بيماری و مانند اينها.
بعدها رسم پريدن از روی آتش و خواندن ترانه هايی مانند سرخی تو از من و زردی من از تو باب شد. پورداوود در آناهيتا می نويسد: « در جشن چهارشنبه سوری از روی شعله آتش جستن و ناسزايی چون سرخی تو از من و زردی من از تو گفتن از روزگارانی است که ديگر ايرانيان مانند نياکان خود آتش را نماينده فروغ ايزدی نمی دانستند آن چنانکه در آتش افروزی جشن سده که به گفته گروهی از پيشينيان، پرندگان و چارپايان را به قير و نفت اندوده، آتش می زدند از روزگاران پس از اسلام است ».

در هر حال در روزگار ما آتش افروختن، از روی آتش پريدن، بر سر گور عزيزان شمع و چراغ افروختن، فال کوزه يا فالگوش ايستادن، آش ويژه پختن، شال انداختن و مهمتر از همه آجيل مخصوص خوردن، و همچنين قاشق زنی و رسومی مانند اينها از آداب شب چهار شنبه سوری است که همه نمادين است و هر يک سمبولی است از اهدای نذور و فديه به ارواح و فروهرها، که اکنون اصل آن از دست رفته و شکل آن مانده است.

اما همين شکل بسيار مهم است و در روزگار ما شيرين ترين خاطرات دوران کودکی و نوجوانی نسل های بسياری را تشکيل می دهد.

نقل از بی بی سی

چهارشنبه سوری