گفتگو با زینب دانش برنده مدال طلا در مسابقات آزاد کاراته اتریش

درود بر شما

با شادباش این پیروزی بزرگ شما  خواشمندم در باره خودتان کمی بگویید؟

درود بر شما، زينب دانش هستم و در فروردين ١٣٦٥ در تهران بدنیا آمدم كه ميشه ٣٧ سال و دو برادر و يك خواهر دارم .

همه ورزشکار هستند؟

من تنها فرد ورزشكار خانواده هستم بقيه خانواده من در زمينه علمی و هنری فعاليت ميكنند.

چند سال است ورزش می‌کنید؟

من از دوران كودكي ورزش ميكردم. وقتي ٥ سالم بودم برای اولين بار با مادرم رفتيم استخر كه همانجا مربي مادرم گفتن استعداد ورزشي دارم و مادرم من را برای كلاس های مقدماتی شنا ثبت نام كردن و اونجا سرآغاز تلاش های ورزشی من بود.

چه ورزشهايی را بصورت حرفه ای انجام دادید؟

شنا، اسكيت، واليبال و در حال حاضر رشته ميكس كيك بوكس.

آفرین به شما، کی به اتریش آمدید؟

سال 2019 به كشور اتريش آمدم.

ساکن کدام شهر اتریش هستید؟

.ساكن شهر وين هستم

کدام از ورزش‌هایی که به شیوه حرفه ای انجام دادید را بیشتر از همه دوست دارید؟

.شنا و ميكس كيك بوكس

ادامه خواهید داد؟

منظورتون از ادامه دادن شنا هست يا ميكس كيك بوكس؟

شنا

هم اکنون نه اما در آينده امكانش هست. در اين زمان تمركز من روی رشته ميكس كيك بوكس است.

چرا رزمی؟ وقتی شنا اینقدر در زندگی شما رنگ‌ بسته است؟

فكر ميكنم حركات ورزشهای رزمی برخلاف اسمش برای انسان آرامش به همراه دارد. حركاتي كه همراه با غرور و اعتماد به نفس هست كه فكر ميكنم داشتن اين احساس ها برای يك خانم جذاب باشد.

اول بايد بگویم داشتن مربی حرفه ای و كار بلد و دوم اين كه فكر ميكنم آرامش كه توی اين رشته پيدا كردم در شنا نبود من در سال و ماهی كه گذشت دچار استرس های زبادی بودم و با وارد شدن به اين رشته تمام استرس های من كم شد و فکر کی کنم برای هر خانمی حتی یك روز تجربه اين ورزش شيرين باشد .

قدرتی كه ورزشهای رزمی به خانمها ميدهد ميتواند صد برابر شيرينتر از شنا باشد. البته شنا هم حس خاص خودش رو داره اما رزمی انتخاب من بود.

مشوق اصلی شما به ورزش رزمی شخص خاصی بود یا شما این تصمیم رو گرفتید؟

مشوق اصلی من مربی بزرگوار استاد جعفر ديناروند كه جا دارد همينجا از ایشان سپاسگزاری كنم و تمام قد مقابلشون تعظيم كنم و در مرحله بعد خانواده و دوستان نزديكم كه هر روز با انرژی دادن من را به اين جايگاه رساندند.

؟ برگردیم به مسابقه ای که شما مدال گرفتید، حال و هوای مسابقه چگونه بود و پیش از آن و در زمان مسابقه و پس از بر شما چگونه گذشت

برای من حضور در مسابقه واقعا هيجان انگيز بود.

در ايران مسابقه داده بودم اما جو ايران كاملا متفاوت بود با جوی كه در اينجا ديدم. رقابت و مسابقات ايران هميشه حريف ها خانم بودند اما وقتي اقايان در روبرو هستن ترس  بيشتر ميشود.

من هيچكدام از حريفها را نمی شناختم و نمی دانستم كه در چه سطحی هستند و همه اينها باعث نااميدی در من شده بود و وقتي وارد سالن شدم واقعا ترس من را گرفت اما من فقط يك هدف داشتم و آن هم مدال طلا بود.

وقتی مسابقه شروع شد استرس من صد برابر بيشتر شد اما هر بار نگاهم به اقای ديناروند مي افتاد كه با آرامش و متانت روی صندلي نشسته بودند و مارو نگاه ميكردند از استرسم كاسته ميشد و ارامش ميگرفتم.

زماني كه مسابقه تمام شد و اسم من به عنوان نفر اول خوانده شد، نميتوانم توصيف كنم كه چقدر لحظه شيرينی بود همراه با شوق و هيجان و استرس. هزار فكرتوی سرم، هزار حسرت كه تو صدم ثانيه از سر من گذشت، كه چرا اين اتفاق نبايد در ايران برای من می افتاد چرا خانواده من كنارم نيستند و از همه مهمتر اينكه چرا كساني كه دوستشان دارم كنار من نيستند تا من بتونم اين شادی رو با انها تقسيم كنم.

در كل غم و شادی يك جا جمع شده بود.

بعد از مسابقه فكر ميكنم مسئوليت من خيلی سنگينتر شد، با حجم زيادی از محبت دوستان روبه رو شدم كه اميدوارم لايق اين محبت ها باشم البته كه كنار اين محبت ها، يك سری ناملایماتی هم ديده ميشود كه فكر ميكنم طبيعی ست و نبايد انتظار داشت كه همه موافق من باشند. انتقاد هميشه هست و من خوشبختانه انتقاد پذير هستم.

چه انتقادی از شما شد؟

ناراحتی دوستانی كه ناراضی بودن به دليل پرچمی بود كه من در دست داشتم و ميگفتند اين پرچم ايران نيست.

بله حق با شما هست پرچم ايران عزيزمون شير و خورشيد است و من در زمان محدودی كه داشتم  توانستم اين پرچم رو تهیه کنم.

من يك خانمی هستم و این پرچم رو بالا بردم که تمام مردم ببینند ما خانم ها در کنار هم مبارزه میکنیم. من متاسفانه توی ايران نيستم كه كنار بچه های ايران باشم و با بالا بردن اين پرچم كوچكترين كاری كه فكر ميكردم ميتونم انجام بدم رو انجام دادم.

در آخر پرچم عزیز ما شیر و خورشید و ما به آن افتخار می‌کنیم.

تا جایی که ما شنیدیم مسابقه بعدی شما در سال 2024 است آیا دوست دارید شرکت کنید؟

بستگي به نظر استاد من دارد كه ايشان من را برای مسابقات بعدی اماده ببينند يا نه.

من تمام سعی و تلاشم رو ميكنم كه برای مسابقات سال آينده آماده بشوم و بتوانم يك بار ديگر نماينده دختران و بانوان ايران زمين باشم. هرچند كه با نام كشور اتريش بايد در مسابقات شركت كنم اما من يك ايرانی هستم و افتخار ميكنم كه بتوانم يك بار ديگه پرچم كشورم را بالا ببرم.

در پایان آیا پیامی برای خواننده گان دارید؟

خواستن توانستن است. اگرهدفی داريم بايد برایش بجنگيم، اگر آرزويی داريم بايد هر روز برایش تلاش كنيم و فقط حرف زدن و فكر كردن ما را به جايی نميرساند.

رسيدن به اين مرحله از زندگيم يكی از آرزوهای من بود كه با تيم قوی اقای ديناروند، من به اين جايگاه دست پيدا كردم.

كنار هم باشيم و از ديدن موفقيت های همديگر حال خوب بگيريم. ما همه ايرانی هستيم و هر جا بتوانيم اسمی از ايران ببريم بايد به خودمان افتخار كنيم.

با سپاس از شما، آرزوی موفقیت بیشتر برای شما و میهنمان.

ممنون از شما

آدرس باشگاه ورزشی:

1160 wien, Rückertgasse 29/1
وبسایت:
mixkickbox.at

گفتگو با زینب دانش برنده مدال طلا در مسابقات آزاد کاراته اتریش

فرستادن مقاله