ولفگانگ آمادیوس موتسارت
همزمان با دويست و پنجاهمين سال تولد ولفگانگ آمادئوس موتسارت، آهنگساز نابغه اتريشی تالار وحدت تهران شاهد ۷ شب اجرای برنامه های مختلفی از آثار اين موسيقيدان شهير بود. بعد از ظهر يکشنبه نيز برنامه نهايی بزرگداشت موتسارت در تهران اجرا می شود.
اين برنامه ها، که در آن مجموعه ای از نوازندگان نامی موسيقی کلاسيک در ايران و گروه سازهای زهی چهارنفره آنی از ارمنستان و گروه کر نوری و گروه موسيقی رودکی به اجرای برنامه پرداختند، از سوی سفارت اتريش در تهران و به رهبری لوريس چکناوريان تدارک ديده شد.
نوازندگان شاخص اين برنامه ها عبارت بودند از:
توماس فئودورف، تکنواز کار آزموده موسيقی کلاسيک که در ارکستر فيلارمونيک وين ويلن می نوازد و نوازندگی ويلن اول ارکستر آکادمی وين را نيز عهده دار بود.
گوتليب واليش نوازنده پيانو از اتريش که جايزه بزرگ استراوينسکی را به دست آورده است.
آذين موحد که درجه دکتری از دانشگاه هاروارد دارد و از شاخص ترين تکنوازان فلوت در ايران به شمار می رود.
رافائل ميناسکانيان که از جمله نوازندگان نامی پيانو و از شاگردان برجسته زنده ياد امانوئل مليک اصلانيان، پيانيست فقيد، به شمار می رود.
خاچيک باباييان نوازنده پيشکسوت ويلن از تبريز که در سال ۱۳۵۲ نفر اول ويلن نوازی ايران شد و نيز در نزد مانوک پاريکيان ويلونيست معروف بين المللی شاگردی کرد و رتبه های بالايی را در سطح بين المللی به دست آورد
ولفگانگ آمادیوس موتسارت نابغه اي كه خلاصهي خود بود
نگاهي كوتاه به زندگي و آثار موتزارت
موتسارت استعداد ذاتي خود را در كودكي بروز داد.وقتي كه 5 سال ه بود آهنگ مي ساخت و زماني كه تنها 6 سالش بود به عنوان تكنواز دوم با واريا نزد امپراتور اتريش مينواخت.
لئوپولد فكر كرد كه مناسب است استعداد خداداد فرزندش را به نمايش بگذارد پس در اواسط 1763 خانوادهاش را در يك سفر به لندن و پاريس برد و در جاهاي متعددي برنامه اجرا كرد.موتسارت شنوندگانش را با مهارت هاي نوازندگي خود شگفتزده ميكرد.
او براي خانوادهي سلطنتي انگليس و فرانسه نوازندگي كرد-اولين سمفونيها و قطعاتش را هم در آن جا نوشت- خانوادهاش كمي بعد از 1766 به خانه برگشتند، يعني 6ماه قبل از آن كه دوباره به وين بروند-آنها اميدوار بودند موتسارت اپرايي را كه نوشته در آنجا اجرا كند اما بدليل بعضي دسيسهها اين امر صورت نگرفت.
او و خانوادهاش سال 1769 را در سالزبورگ گذراندند.در73-1770سه بار به ايتاليا سفر كردند كه در آن هنگام موتسارت 2 اپرا و يك سونات براي اجرا در ميلان نوشت. ضمناً در اين هنگام او با سبك ايتاليائي موسيقي آشنا شد، در تابستان 1773 دفعات بيشتري به وين رفت و بيشتر براي آنكه شايد منصبي به دست آورد.
در آنجا موتسارت يك رشته كوآرتت و در بازگشت يك هم تعدادي سمفوني نوشت.
اين سمفونيها شامل2تا از اولين سمفونيهايش شماره25در G مينور و29در A قسمتي از ابتداي اپرايش بنام La Finta giardiniera بود كه در اوايل 1775 نوشت.در دوره سالهاي 1777 تا 1774 در سالزبورگ زندگي كرد، در جايي كه به عنوان رهبر اركستر در گروه پرنس آرك بيشاپ Archbishop مشغول به كار بود .در اين سالها كارهايش شامل: مسها، سنفونيها، تمامي كنسرتهاي ويولونوي، 6 سونات در پيانو، تعداد زيادي سرناد و اولين كنسرت بزرگ پيانوي خود را به نام 271 K در 1777.
موتسارت ديد فرصتهاي فرزندش به عنوان آهنگسازي با استعداد بسيار زياد دارد در سالزبورگ از بين ميرود.نتيجه گرفت كه براي وولفگانگ در جاي ديگري شغلي بيابد، او با مادرش به مونيخ و مانهايم رفت اما هيچ شغلي بدست نياورد. (گفته ميشود بيشتر از 6 ماه در مانهايم پدرش او را به پاريس فرستاد، در آنجا مقداري موفقيت بدست آورد، خصوصاً با سمفوني پاريس شماره 31 كه مخصوصاً براي ذائقه محلي آنجا ساخته شده بود، اما آينده كار در پاريس مناسب نبود و لئوپولد به او گفت كه بازگردد چرا كه در شهر خودش شغل بهتري برايش پيدا كرده بود او با تأخير و به تنهايي به خانه بازگشت مادرش در پاريس مرده بود ماند و آهنگهايي براي فلوت و پيانو نوشت و ضمناً در همين موقع عاشق آلوئيزا وبر شد)
سالهاي 80-1779 در سالزبورگ سپري شد در كليساي جامع شهر در گروه موسيقي مينواخت و آهنگهاي مهمي مي ساخت، سنفونيها، كنسرتها، سرنادها، موسيقيهاي دراماتيك. اما اپرا همچنان در مركز آمالش باقي ماند و فرصتي پيش آمد تا براي شهر مونيخ اپرايي بسازد. او به مونيخ رفت تا در اواخر 1780 اپرا را بنويسد.در اين زمان مكاتباتش با لئوپولد حاوي اطلاعات بسيار گرانبهايي از رويكرد او به درام موسيقيايي است .كارش به نام (Idomeneo)ي ك موفقيت بود.در آن موتسارت به شكلهاي خارقالعادهاي احساسات قهرمانانه، با يك غناي بسيار هنري را شرح ميدهد. پس از آن موتسارت از مونيخ به وين دعوت شد، جائي كه گروه سالزبورگ در خدمت امپراتور جديدي بود
ویکی پدیا
بی بی سی